جدول اکتانسیل
نوشته شده به وسیله ی بازیگر در تاریخ 88/5/22:: 7:17 صبح
فردیناند دوسوسور (زبان شناس) فرانسوی او این شخصی بود که آن را مطرح کرد بعدها دربارت، اموتو، پاویس، ریچارد، مونل،اکوو در سال 1983 گرماس فرضیه مدل کنشی را تکمیل کرد.
D1: فرستنده، نیرویا موجودی است که بر فاعل تاثیر می گذارد. بدین وسیله آغازگر جستجو فاعل برای یافتن مفعول به نفع گیرنده D2 است.
در این راه فاعل چه یاری شود یا با او مقابله شود به پایان راه هدایت می شود.
برای مثال در یک جستجوی عاشقانه فاعل(قهرمان) تحت تاثیر عشق به جستجوی مفعول می رود معمولا نوکران یا اشخاص که محرم راز او هستند او را یاری می کنند و افراد تحت فرمان او با وی به مقابله بر می خیزند که در این مدل جستجوی عاشقانه فاعل گیرنده نیز است یعنی قهرمان با انگیزه عشق به نفع خویش عمل می کند.
برای مثال نمایشنامه هداگابلر:
در این نمایشنامه عدم حضور یاری رسانندگان انزوا و تک افتادگی هدا را به خوبی نشان میدهد.
اگر قرار بود یک سلسله از نمودار رسم کنیم که در آن ها منافع گروه مقابله کنندگان به جای فاعل می نشستند برعکس در می یافتیم که جستجو یا مفعول آن ها سد کردن راه هدا است تا منافع جامعه بورژوازی که خود نمایندگان آن هستند حفظ شود.
کاربرد این جدول در نمایشنامه ها روش روشنگری را برای شناخت دستور نهفته در ساختار نمایشنامه عرضه میکند کاربرد گسترده مدل ها برای موضوعات مختلف و یا بررسی تغییرات کارکردی که در درون نمایشنامه ما در ارتباط با نقش کنش اتفاق می افتد می تواند ما را در درک حرکت ساختاری زیرین یاری کند.
توجه:
هر جا که درام بر پایه جستجو استوار باشد مدل کنش به راحتی به مار میرود و نقش های کنشی اصلی که بر عهده شخصیت ها و نیروهاست آشکار می شود و واضح است که کل آثار دراماتیک این گونه ساخته نمی شود.
کلمات کلیدی :