نئو فوتوریسم
نوشته شده به وسیله ی بازیگر در تاریخ 88/5/22:: 7:17 صبح
نئو فوتوریسم، تحولی دیگر در تئاتر فوتوریستی در دهه هشتاد میلادی گروه موسیقی کوچکی در شیکاگو که کار خود را با اجرای موسیقی در تئاترهای مختلف آغاز کرده بود به رشدی غیرقابل تصور دست یافت و به یکی از مهمترین کمپانیهای تئاتر تجربی در امریکا تبدیل شد. آنها در آثارشان تلاش میکنند تا مخاطبان خود را در مسائلی چون امور سیاسی و شخصی درگیر سازند. نئو فوتوریستها قواعد و اصول خود را از مکاتب گوناگونی وام گرفتهاند. آنها بخشی از تئوری های خود را از پست مدرنیسم، وجد و شادمانی سرعت ، اجمال و اختصار، تراکم، تحرک و پویایی و انفجار تصورات از پیش اعتقاد یافته را از فوتوریستهای ایتالیایی، لذت و شادی تصادفی بودن و وحشت ناخودآگاهی را از دادا و سوررئالیسم و عکس العمل تماشاگر، درهم شکنی تصورات فاصله، شخصیت، چیدمان و تصویرسازی را از تجربههای تئاتری دهه شصت و بالاخره صدای هوشیاری اجتماعی را از آشفتگی های سیاسی دهه هشتاد دریافت کردند.
نئوفوتوریست ها در آثار خود تلاش می کنند تا بر اصولی خاص پایبند بمانند. برخی از این اصول عبارت است از
1 - تئاتر نئوفوتوریسی ترکیبی از ورزش، شعر و روزنامههای زنده است .
2- اجرا باید در تعاملی مستقیم و صادقانه با تماشاگر تجربیات و ایده هایمان را با او در میان گذارد .
3- وقایع اجرا باید ناگهانی و غیرقابل بازسازی و تولید مجدد باشد .
4- تئاتر باید با قیمتی ارزان و قابل پرداخت در دسترس همگان قرار گیرد .
نئوفوتوریست ها در بیانیه خود اصول و عقاید خود را بیشتر توضیح می دهند . بیانیه ای که در مقایسه با بیانیه های آتشین فوتوریست ها کارکرد بیشتری از خود به نمایش می گذارد .
بیانیه نئوفوتوریست ها
1– تقویت قیود بشری میان گروه اجرایی و تماشاگران. ما احساس میکنیم هرچه صمیمیتر و خالصتر روی صحنه ظاهر شویم، تماشاگر، مردم و اشیاء تزیین نشده در برابرش را بهتر شناسایی میکند .
2 – در آغوش کشیدن فرمهای تئاتر واقعی به منظور نشان دادن زندگیها و ایدههای ما . در این راستا تا آن جا که ممکن است تمام نمایشهای ما به صورت مستقیم و در برابر تماشاگر روی صحنه چیده میشوند. تمام شخصیتها خود ما هستیم. تمام داستانهایمان واقعا به وقوع پیوستهاند. تمام موضوعات ما چالشهایی واقعی هستند و هدف ما به تعلیق درآوردن ناباوری مخاطب نیست. بلکه خلق دنیایی است که در آن صحنه، ادامه زندگی است.
3 – استقبال از لحظه میان عکس العمل مخاطب. کهنگی از پیش برنامهریزی شده. برای آن که تا آن جا که ممکن است خود را بر صحنه نمایش زنده نگه داریم، عناصر شانس و تغییر را در هم میآمیزیم. آن چه انتظار میرود را تکذیب میکنیم و آن چه ثابت و دائمی است را حذف میکنیم.
4 – عرصه هنر ارزان برای جامعه همگانی. هدف ما نفوذ بر گستردهترین جمعیت مخاطب ممکن از طریق ارائه بلیتهای ارزان قیمت و تولیدات چالش برانگیز ، خردمندانه و احساساتی در دسترس است.
از جمله آثارنمایشی نئوفوتوریست ها می توان به نمایش های " نور زیاد بچه را کور می کند " 1988 ، " صحنه هایی از هالووین " 1993 ، " شلوارک های تابستانی " ، " انحراف زنانه "، " پدر من ، صندلی " و " تو اینجا نیستی " 1995 ، " محاکمه " 1996 ، " جنایت و مجازات " و " ژوزف کورنل مشتزن " 1997 ، " کارهای کاملا گمشده ساموئل بکت ..." و " جوکها و روابطشان با ناخودآگاه " 2000 و " نمایش تلفنی " 2001 ، اشاره کرد .
گروه نئوفوتوریستهای شیکاگو در روز ولن تاین 1992 مکان جدید خود را افتتاح کرده فضاهای تازهای از قبیل یک سالن اجرا با ظرفیت 159 صندلی ، یک گالری ، آشپزخانه و دوازده اتاق کوچک را به سازمان خود افزودند .
امروزه نئوفوتوریستها به رهبری”گری الن”، به مواجهه و اکتشاف قلمروهای جدید ادامه میدهند و هر روز بیش از پیش در فستیوالهای گوناگون تئاتری با اقبال روبرو میشوند .
معماری فوتوریستی و تعابیر جدید زیبایی شناسی اگر”سانت الیا” معروفترین معمار جنبش فوتوریسم هیچگاه مجال اجرای طرحهای رویائیش را نیافت، ”لبوس وودز” یکی از مطرحترین معماران امروز جهان، پروژههای تجربی خود را درمقاطع گوناگون به مرحله اجرا درآورده است. وودز که از اساتید معماری دانشگاههای هاروارد، کلمبیا و نیویورک است، از سال 1976 به پروژه هایی تجربی و تازه روی آورد. آثار وودز جهانی را به تصویر میکشد که در آن خطوط، فرمها و احجام در تقابل مستقیم با ماهیت مرسوم معماری قرار میگیرد، معنای جدیدی خلق میکند که تنها در قاموس خود او رمزگشایی میشود. از سوی دیگر وودز تاکنون موفق شده است مراحل طراحی فضای دو فیلم سینمایی متفاوت را با توجه به اندیشههای تجربیاش به انجام رساند. تصاویر خلق شده در این دو فیلم به شدت یادآور فضاهای فوتوریستی است. دوازده میمون ( 1995 ) و الین (1992 ) فیلم هایی هستند که لبوس وودز در آنها به عنوان طراح معماری فیلم وارد عمل شده است .
همان طور که عنوان شد آثار وودز با دنیایی تازه سروکار دارد. دنیایی که در عین انفجار به شدت هماهنگ مینماید. آن چه مسلم است امروزه معانی جدیدی در حوزه زیبایی شناسی هنر به وجود آمده است. معانیای که واکاوی در آن مخاطب را به ره یافتی جدید و کاملا مدرن میرساند . وودز نیز در کتابی که در شرح آثارخود نوشته است، علاوه بر تبیین نظریات خود ، واژه نامهای نیز تنظیم کرده و در طی آن عناصر موجود در طرحهای خود را به مخاطب شناسانده است. در این راستا توضیحاتی که وودز ارائه داده است کاملا فوتوریستی مینماید و از یک شورو احساس انقلابی حکایت میکند. شاید بتوان وودز و نظریات او را به نوعی گذر از نئوفوتوریسم یا امتداد منطقی و تاریخی آن دانست. نگاهی به برخی از این واژه ها که وودز تعابیر جدیدی از آنها به دست داده است موید این ادعا خواهد بود:
اطلاعات : ابداع جهان در تمام پیچیدگیها و کثرت پدیده هایش.
معماری : وسیله ای برای ابداع اطلاعات از طریق عملکرد. ابداع کردن ابداع.
پدیده : توصیف یا شرح تجربه.
زیبایی : اطلاعات یا دانش بدون علاقه . ایدههای متضمن در اشکال یا برتری یافتن بر اشکال .
مونولوگ : ارتباط از طریق سلسله مراتب.
تجربه : تغییرشکل واقعیت از طریق ادراک.
شورش : مقاومت فردی در برابر فرم استقرار یافته .
مدرن : آن چه متعلق به لحظه اکنون است .
فرم : شرایط مرزها .
اما نقطه اشتراک عمده پانکها با فوتوریستها را باید در کارکرد موسیقی در آثارشان دانست. موسیقی در آثار این دو گروه هیچ گاه حساب شده و اساسی جلوه نکرده است. به طوری که فوتوریستها همواره از موسیقی به عنوان بخشی از یک اجرای بزرگتر بصری استفاده میکردند. پانکها نیز به همین ترتیب اجراهای خود را سامان میدادند. تا جایی که حتی زحمت یادگیری شیوه نواختن سازهایشان را قبل از اولین نمایششان به خود نمیدادند. بدین ترتیب هنرمندان هردو گروه تلاش می کردند تنها مخاطبان خود را تا حد خشم و غضب برانگیزد. در این راستا جنبش پانک را باید نوعی فوتوریسم مدرن ارزیابی کرد.نمایشهای" هیچ سگی وجود ندارد "، " کیفیت های ناهماهنگ ذهن " و " رنگها " از جمله آثاری بودند که با این شیوه به روی صحنه رفتند. طراحی صحنه در این نمایشها شکلی دیگر به خود گرفت و قواعد جدیدی را خلق کرد . به عنوان مثال در نمایش”رنگها” که توسط”دپرو” روی صحنه رفت، چهار موجود مقوایی شخصیتهای نمایش را تشکیل میدادند. رنگ خاکستری با حجمی تخم مرغی شکل، قرمز با فرمی مثلثی و متحرک، سفید با حالتی کشیده و بالاخره سیاه با شکلی چند وجهی نمایش داده شد؛ در حالی که تمامی این احجام با ریسمانهایی نامریی در فضایی آبی رنگ حرکت میکردند . روی صحنه نیز بازیگران جلوه های صوتی خاصی را به وجود می آوردند که مربوط به هریک از رنگهای مزبور می شد.
کلمات کلیدی :