فروشگاه ایرانی

 
 
 
 
 
خرداد 1388 - خبر هایی از دنیایی بازیگران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پوستر باران کوثری

پوستر باران کوثری هنر مند خوش اتیه سینما و تلوزیون.کار خودمه که با عشق ایشون اینارو طراحی کردم.با کلیک بر روی هر عکس اون رو تو اندازه ی بزرگ ببینیم

awcirzwufrm9w0ami7w.jpg           uu0iy1q09m6pd1t3vdwn.jpg       

 

airi0m6hvjl6horxjn3z.gif



کلمات کلیدی :

« زندگینامه شاهرخ خان بازیگر هندی »

شاهرخ خان(هندی:??????? ????، انگلیسی:Shahrukh Khan)متولد 2 نوامبر 1965، هنرپیشه بسیار معروف هندی در بالیوود است.

او در دهلی‌نو پایتخت هندوستان متولد شد با نام مستعار سلطان خان با قد 175 که بیش از 55 فیلم و مجموعه تلویزیونی در کارنامه خود دارد. اولین فیلم او یک کار تلویزیونی با نام آنی جیوس ایت توس آنس این ویچ بود.

 

بقیه در ادامه زندگینامه



کلمات کلیدی :

پستچی سه بار در نمی زند» تابستان 88 اکران می شود

جواد نوروزبیگی در گفتگو با ایسکانیوز:

«پستچی سه بار در نمی زند» تابستان 88 اکران می شود

تهران-خبرگزاری ایسکانیوز:جواد نوروزبیگی گفت: فیلم «پستچی سه بار در نمی زند» به کارگردانی حسن فتحی تابستان 88 اکران می شود.

 

جواد نوروزبیگی تهیه کننده این فیلم در گفتگو با خبرنگار سینمایی گروه فرهنگی هنری باشگاه خبرنگارن دانشجویی ایران "ایسکانیوز" گفت: برای گرفتن پروانه نمایش فیلم «پستچی سه بار در نمی زند» اقدام کرده ایم و تا اواخر هفته آینده پروانه نمایش را دریافت می کنیم.
وی در خصوص مجموعه تلویزیونی "آشپزباشی" گفت: تاکنون 40 درصد از تصویربرداری انجام شده است و همچنین فیلم "پرسه در مه " در مرحله پیش تولید متوقف شده است.
"پستچی سه بار در نمی زند" دومین ساخته سینمایی حسن فتحی پس از "ازدواج به سبک ایرانی" است که در ژانر وحشت ساخته می شود.
بازیگران: محمدرضا فروتن، باران کوثری، پانته‌آ بهرام، امیر جعفری، علی نصیریان، رویا تیموریان، لیلا زارع، پارسا مشیری.
دیگر عوامل فیلم عباتند از:
نویسنده فیلم‌نامه: حسن فتحی،تهیه کننده: جواد نوروزبیگی (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی،مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی،تدوین: حسن حسن دوست،طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی،طراح چهره‌پردازی: سعید ملکان،موسیقی متن: فردین خلعتبری،صدابرداران همزمان: محمود سماک‌باشی، رضا تهرانی، امیر شاهوردی،صداگذاری و میکس: حسین ابوالصدق،عکاس: محمد فوقانی،جلوه‌های ویژه میدانی: عباس شوقی،جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: کامران سحرخیز،طراح و مدیر بخش اکشن: پیمان ابدی.
خلاصه داستان : داستان مردی است که به خاطر تسویه حساب شخصی با مردی دیگر، دختر او را گروگان می گیرد و به خانه ای در خارج از شهر می رود و منتظر آن مرد می ماند..../



کلمات کلیدی :

هزار باد و مباد یا هزار راه نرفته

نوجوان ها و جوان تر ها، فرصت را برای حضور در برنامه ای که درمورد

 شماست از دست ندهید هزار راهی که با هم می رویم

 

 

باران جونم: در "هزار راه نرفته" ، راه هایی را تجربه کردیم که پدرها و مادرها طی کرده بودند، اما در مورد من و شما و دیگرانی

که هنوز در ابتدای یکی از آن هزار راه هستیم فکر دیگری باید کرد.

اما نگران نباشید. شب های تابستانی که قرار است بیاید، با سری جدید این برنامه ها با عنوان " هزار باد و مباد"، میهمان

 شماهستیم تا به بهانه با هم بودن و گپی خودمونی، حرفهای شما را بشنویم. حالا چگونه؟

  • خیال تان راحت که این برنامه، در کنار بحث های همیشگی کارشناسی، جایی برای حرف های شما هم دارد.
  •  اصلا، اصل  سوژه خود شمایید که بیایید و از مشکلات، آرزو ها و اختلاف سلیقه با آقای پدر و مامان خانم
  •  و حتی ماشین جمع آوری زباله ای که ساعت 2 نصف شب خواب شما را خراب می کند و بهانه ای می شود
  • برای نمره های بد امتحان ها، بگویید.
  • منتها، رساندن آنچه دل تنگ تان می خواهد به ما، راه دارد. اولا حرف، باید حرف حساب باشد. دوماً، باید
  •  آنرا توی یک نامه ( البته خوانا و ترجیحا تایپ شده) به صندوق پستی ما بفرستید. یا می توانید
  •  "voice recorder" را بردارید و داستان تان را که فکر می کنید در کنار توضیحات کارشناس برنامه
  •  برای دیگران هم مفید است، ضبط کنید، روی یک لوح فشرده کپی کنید و برای ما از طریق پست پیشتاز یا پست
  •   الکترونیکی ارسال کنید.
  • یادتان هم باشد که اگر با پخش تصویرتان در رسانه ملی مشکلی ندارید، می توانید حرف های دل تان را جلوی
  •  یک webcam که حتما روی سه پایه قرار دارد بگویید و به برنامه برسانید.
  • توی صحبتهایی که می کنید، گفتن چند نکته تکمیلی یادتان نرود؛ اینکه چه رنگی دوست دارید، رنگ مورد
  •  علاقه تان چیست، موسیقی چی گوش می دهید، تفریح معمولتان چیست و هر چیزی از این جنس؛
  • پدر و مادر های عزیز هم یک وقت فکر نکنند که این «هزار باد و مباد»ی ها دارند بچه ها را زیادی متوقع می کنند و
  •  قرار است آنها را روی صندلی متهم بنشانند.  نه! باور کنید برنامه، برنامه شما هم هست. اصلا بحث خانوادگی باشد
  •  که چه بهتر؛ می­توانید همین کار را در مورد نوجوانی و جوانی خودتان و مقایسه اش با نوجوانی و جوانی فرزند
  •  دلبندتان انجام بدهید و بگویید نظر شما در مورد جوانی کردن در هزاره جدید چیست!
  • اما، باتجربه های برنامه می گویند که به بچه ها بگویید وقتی ضبط صدا می کنند، یا جلوی دوربین می نشینند،
  •  یادشان باشد که دارند جلوی هفتاد میلیون ایرانی و در رسانه ملی حرف می زنند. پس، غیر از تنظیم درست نور،
  •  صدا و باقی قضایا، لباس مرتب و رسمی بپوشند  البته به دور از مصادیق بدحجابی خانم ها و بدپوششی آقایان.
  • چند تا از موضوعات پیشنهادی ما:

تحصیل

شکاف نسل ها

مد گرایی و پوشش

اعتیاد

ازدواج

اعتماد به نفس

 و حال تو بگو، هر آنچه می خواهد دل تنگت ..

                                                                                                                        منتظریم..    

   صندوق پستی:       6874 – 15875

پیامک :               30000218

تلفن :               88770948 – 88608614 



کلمات کلیدی :

متن قراعت شده در جشن چلچراغ توسط باران کوثری

سلام دوستای گلم .سال گاوتون مبارک.متن زیر متنیه که توسط سرکار خانوم باران کوثری در جشن چلچراغ فک کنم سال 84 قراعت شده بود .
یه نکته مهم خاهشا تو نظر سنجی وبلاگ که انتخاب بهترین بازیگر زن جوان است شرکت کنید _با تشکر رضا مدیر کانون هواداران باران کوثری

خدا یا سلام من بارانم کم میگوییم و ساده و مختصر که تو خود اگاهی به هر راز و هر چیز و هر اتفاقی.
>امروز اولین روز زمستان است و سرما قصد امدن ندارد و افتاب گرم و مستقیم میتابد.در هر خانه بر سر میز ظرفهای انار و اجیل و هندوانه از دیشب مانده که بلندترین شب سال بود و سیاه اما پر برکت.
خدایا دیشب فکر میکردم که این شب یلدا هرگز صبح نخواهد شد ان همه قرمزی تند انار در پس زمینه ی سیاه شب من رو به وجه می اورد مطمیین بودم این شب سرخ شادی و برکت هرگز تمام نخواهد شد.
اما شب یلدا تمام شد و زمستان هم مثل پاییز سرد و خشک و بی خاصییت مثل پاییز امد.
خدایا 8 سال شب یلدا گذشت و حتی نگذاشتم قرمزی یک دانه انار روی میز بماند فقط سبد سبد حصرت ماند و دلتنگی و یک عالمه کار نا تمام و البته خاطره ی یک لبخند تاریخی..
خدایا بر ما ببخش هر کوتاهی که در حق شب یلدا و ماه شب یلدایمان کرده ایم اگر زیاد گستاخ بودیم و عجول و جسور.
خدایا بر او ببخش که حتما میبخشی اگر گاهی فرصت ها را از دست داد اگر زیاد ارام بود و صبور و امیدوار/ و انهایی را ببخش که بر مهربانی نییایش های صمیمی ما میخندند و تو را تنها ان گونه میپذیرذند که خود میخاهند..
خدایا تو که خود بی تغصیر و بی گناهی ما را او را و انها را تو ببخش که ما بخشیدیم برکت از دست رفته ی این سالها را.
یاد گرفته ایم بگوییم حتما مصلحتی در کار است شاید هم باشد تو که خود بی تقصیر و بی گناهی اما ما نمیبخشیم خودمان را او را و انها را اگر این شب پر ستاره باز نگردد.
خدایا ما از این افتاب و روز و گرما دل زده ایم این روز روشن و نورانی ارزانی همان هایی که این ماه واین همه ستاره رو حاشا میکنند.ما یک شب یلدا میخاهیم به بلندی دومین روز خرداد با یک ماه شریف که تمام سرمایه اش همین ابرویش است.
و خدا یا حفظ کن شب یلدا و ماه شب یلدایمان را از هر گزند و اسیبی نه از جن که از انس از این شرایط پر فشار و وجهی صفت که موهایش را به سپیدی یاس کرده.
فه الله خیر حافظا
نظر یادت نره.



کلمات کلیدی :
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
  • بایگانی

  • یادداشت‌های بایگانی نشده